پروانه حمیدی تا کنون در شهرهای مختلف آلمان ، سوییس و ... به اجرای کابارت به زبان های آلمانی و فارسی پرداخته است. نقد های زیادی نیز در نشریات آلمانی و فارسی در مورد کار او منتشر شده است.

تک پرده های پروانه نگاهی به موضوعات زندگی در تبعید، تاریخ ایران و مسائل سیاسی و اجتماعی ای است که همه ما هرروزه با آن روبرو هستیم. نگاه جستجوگر و طنز پرداز پروانه حمیدی اما همه این روزمره گی را به چالش میطلبد و ما را به اعماق زندگی و مناسباتمان می برد، میشود با پروانه به "خود" خندید و یا در فکر فرو رفت ، اما نکاتی که میشنویم با همه ما دیر آشنایند، مثلا وقتی که میگوید:

به آلمان که رفتم فوق لیسانس دررشته "کیس پناهندگی نوشتن" گرفتم. ولی مشتری هام کم کم تقاضاهای عجیب وغریب داشتند:
خانم لطفا یک کیسی برامون بنویس که وقتی پناهندگی گرفتیم وخواستیم بریم ایران برامون دردسر درست نشه!!!

خداوندا توان وطاقتم ده                   که هردم پاچه ای رامن نگیرم
مزخرف های این وآن شنیده             ولی دم برنیارم تابمیرم
هرآنچه خوانده بودم آش کشک بود       شکایت میکنم ازمغزپیرم
چگونه تاب صدرنگی برآرم             میان امت الوان اسیرم
گهی سرخند وگه سبزوگهی بژ             حلائل میکنند نان وپنیرم
هنرشان هست گوئی رنگ بازی             ازاین بازی دگرمن پاک سیرم
خدایا خودبگومن راچه چاره             زدست این دلیران شهیرم
هنرهاشان ازان اجنبی باد             مرا رخصت که گاهی پاچه گیرم

ازفاطمه زهرا نقل قولی روی دیوارها نوشته اند:
"صیغه شیرین ترین لذتی است که نصیب زن مسلمان میشود"
سوالی که ازنظر تاریخی اینجا مطرح میشه اینه که فاطمه زهرا تااونجا که میدونیم همسرعلی بوده وهرگزصیغه نبوده. خوب این بلا ازکجا میدونه که صیغه شیرین ترین لذته؟؟

دردنیای غرب هر کسی که برای پست ریاست جمهوری کاندید میشه مهمترین قولی که میده اینه که برای هربیکاری کار پیدا کنه. اینکه حالا پیدا میکنند یا نه بماند ولی قولش رو حتما باید بدن. ولی توایران یک چنین قولی باعث رم دادن مردم میشه: چی؟ کار؟! من کارکنم؟
نه توایران همه سیاستمداران قول میدن که پول نفت رو بیارن درخونه بهت بدن!!